مهران رزق ده

E-Mail: rezgdeh@Yahoo.com

فوتبال آذربايجان به کجا مي رود؟

براستی فوتبال آذربايجان به کجا می رود؟ روزگاری نام تراکتورسازی بر سر زبانها بود و ستارگان فوتبال آذربايجان در اين تيم بلای جان تيمهای ديگرشده، همه جا نام واسيلی گوجا مربی رومانيايی تيم تراکتورسازی به عنوان بهترين مربی خارجی بر سر زبانها بود، ورزشگاه برای ديدن فوتبال زيبا و شناور تراکتورسازان مملو از تماشاگر مي شد. هنوز هم خاطره بازيهای خوب کريم باقری در يادها زنده و شعار تشويق او برای هر شهروند فوتبال دوست آذر بايجانی آشناست:

"کريم سن الله بيزه بير دانس ائله!

ايستوپ ائله ييب توپودا سانتر ائله!"

 

يئرلری قازان تراختور!

ولی ديگر حالا اوضاع و هوای تيم به مانند آن روزها نيست. علی دايی، کريم باقری،رسول خطيبی، يونس باهنر، اسماعيل حلالی ،عليرضا اکبرپور و سيروس  دين محمدی و... همه و همه رفته اند. زمانی اينان به عنوان اصلانهای آذربايجان قدرت نمايی می کردند .ولی حالا چه!

 شايد از آن ديروزيها فقط تعداد بسيار اندکی در تيم خود ماندگار شده اند و شايد معروفترين و محبوبترين آنها حسين خطيبی است. براستی چه بايد کرد؟ بازيکنانی که دست پرورده واسيلي گوجا بودند و با تربيت اصولی او نام آور شدند و اکنون در تيمهاي خود به مهره های ارزشمند تبديل شده اند. ديگر نام و آوازه سرخ جامگان آذربايجان شنيده نمی شود؟ امروز در اين تيم، که متعلق به مردم  ترک زبان  ايران است آن فوتبال باطراوت ديده نمی شود و در عوض آمدن مربيان به خيال خودشان(مسئولين تيم)  با دانش و نيز با وارد کردن بازيکنان ارمنی (که به گفته آن مربی بادانش هندوانه سر بريده) پول اين مردم بيهوده هدر می رود. مگر بازيکنان مطرح جمهوری آذربايجان دست کمی از اين بازيکنان ارمنی دارند  (رأفت قلی اف استقلال – راميزمحمداف). مگر اينها بازيکنان نفچی باکو تيم مطرح شوروی سابق نبودند؟ مگر نمی شود از جاهای ديگر بازيکنان بهتر آورد؟ شايد زمانی که تماشاگران تبريزی امسال در جريان بازيهای کم رونق تراکتور نام واسيلی گوجا مربی سالهای نه چندان دور را صدا می زدند اين نشان اعتراض به عملکرد مسئولين ناکارآمد اين باشگاه بود. فوتبال آذربايجان نام آورانی همچون علی دايی- کريم باقری- سيروس دين محمدی- اسماعيل هلالی- رسول خطيبی-يونس باهنر- حميد استيلی- عليرضا اکبرپور- يحيی گل محمدی- محمد نوازی- حسين خطِيبی و حتی کاظم محمودی(جوان با تعصب آذربايجانی که بعداز بازی استقلال و الهلال عربستان و شکست استقلال او  برای تيم ستقلال چنان زار می گريست که همگان انگشت به دهان مانده بودند و به تعصب اين بازيکن آفرين مي گفتند.) دارد. آيا واقعا با اينهمه ستاره که می شود دو تيم پرآوازه مدعی قهرمانی تحويل ليگ داد هچنان بايد دست به سوی بازيکنان کم نام و گمنام دراز کرد؟ شايد ديگر جمع کردن اين ستارگان غير ممکن باشد ولی با درايت و با بهره گيری از تجربيات اين بازيکنان مطرح باز می توان دايي ها ، کريم باقری ها و حلالی ها ودين محمدی ها و... را در فوتبال آذربايجان شکوفا کرد. البته اين مشکلات تنها شامل حال تراکتورسازی نمی شود، دو تيم ديگر تبريز ماشين سازی و شهرداری نيز ديگر نامی از آنها شنيده نمی شود؟ حال بعد از ناکاميهای تراکتورسازی مسؤولين تيم دست به دامن احد شيخ لاری شدند ولی با اين فرصت کم آيا می شود تيم را از بحران نجات داد. آرزوی همه آذربايجانيها است که تراکتور سازی تيم محبوب آذربايجان در ليگ برتر باقي بماند و از حيثيت فوتبال آذربايجان دفاع کند.

( اين مطلب پيش از سقوط تراکتورسازی نوشته شده بود!)

 

Get Yuxarı بالای صفحه

بازگشت به صفحه اصلی

Ana Sehifeye qayıtmaqıçın buranı kılikleyin